سفرنامه حسام

سفرنامه حسام

ماجرا ها، خاطرات و یادداشت های سفر
سفرنامه حسام

سفرنامه حسام

ماجرا ها، خاطرات و یادداشت های سفر

ترکیه: ورود به استانبول، تور ایرانی، میدان تقسیم – ۱۱ آگوست ۲۰۱۰

مدت پرواز از تهران تا استانبول حدود ۲ ساعت و نیم هست و اختلاف زمانی هم یک ساعت و نیم.

فرودگاه آتاتورک استانبول از بزرگترین فرودگاه هاییه که تابحال دیده ام. وقتی از هواپیما پیاده شدیم گرمای شهر با صورتمون برخورد کرد و متوجه شدم مردم استانبول تابستان داغی رو پشت سر می ذارن.

یکی از کوچه های فرعی با شیب تند (به ماشین جلوی کادر و عمق قاب توجه کنین!)قرار بود در فرودگاه با تابلوی Sea Travel دنبال ما بیان. بعد از گرفتن چمدون و خروج از محوطه، تابلو رو دیدیم. یه خانوم ایرانی از ما خواست تا منتظر بشینیم تا شخصی به اسم مازیار ما رو به هتل ببره. بعد از رسیدن دو خانوادۀ دیگه، ما رو سوار ون کردن و به سمت شهر راه افتادیم.

در حالیکه از پنجره شهر رو تماشا می کردیم، لیدر شروع کرد به دادن توضیحاتی دربارۀ ترکیه و استانبول. بعد از حدود ۵ دقیقه صحبت (دربارۀ جمعیت و زبان و... که تمامش رو از قبل از روی اینترنت درآورده بودم)، برگه هایی به ما داد شامل برنامه های Optional تور که شامل یک سری برنامۀ روزانه بود به همراه مبلغ هر تور به دلار که اغلبشون حدود ۶۵ دلار/نفر بودن.

ظرف نیم ساعت بعد لیدر فقط دربارۀ تورها و اینکه حتماً همین الان پول بدین و ثبت نام کنین صبحت کرد و می خواست به هر ترتیب که شده مسافرین تازه رسیده رو ترغیب کنه به انتخاب چند تا از تورها. تورهایی که وقتی حساب کردم دیدم خود ما می تونیم هر کدوم رو با قیمت هایی خیلی خیلی پایینتر از قیمت تور انجام بدیم.

مثلاً توری که ۶۵ دلار برای هر نفر قیمت داشت رو ما تونستیم با تنها ۱۵ دلار (دقیقاً هم مثل همون برنامه) پیاده کنیم! یعنی آژانس Sea Travel چیزی در حد ۵۰ دلار به ازای هر نفر سود برای خودش برمی داشت!

در پست های بعدی حتماً تمام توضیحات لازم برای رفتن به جاهای مختلف شهر و بازدید از اماکن تاریخی و تفریحی استانبول رو خواهم نوشت تا اگه مایل نبودین پول اضافی به این آژانس ها بدین و با دونستن کمی زبان انگلیسی بتونین خودتون به بهترین شکل ممکن از وقتتون استفاده کنین و در پولتون به طرز چشمگیری صرفه جویی!

هتل ما در استانبول Mim Hotel نام داشت. هتلی چهار ستاره با اتاق هایی تمیز، لابی شیک و رستوران خیلی خوب (برای صبحانه) در منطقۀ Nishintashi که با میدون تقسیم فاصلۀ کمی داشت.

میدان تقسیم

بعد از تحویل گرفتن اتاق و یه خستگی در کردن کوتاه، حدود ساعت پنج و نیم عصر از هتل بیرون رفتیم تا ضمن پیاده روی در خیابون های اطراف، منطقه رو کشف کنیم. هدفمون این بود که پیاده تا میدون Taksim (تقسیم) بریم و شب اول رو اونجا بگذرونیم. 

از اونجا که شهر استانبول روی تعداد زیادی تپه بنا شده، اغلب خیابون ها شیب هایی با درجه های متفاوت به سمت بالا یا پایین دارن. شیب بعضی از خیابون ها انقدر تند بود که تعجب می کردیم چطور ماشین ها جرات می کنن کنارشون پارک کنن. بعضی جاها، درست وسط یک شیب تند چراغ قرمزی هم بود که ماشین ها ناچار بودن پشتش توقف کنن. اگه کسی بخواد در استانبول رانندگی کنه حتماً باید نیم کلاج رو خیلی خوب بلد باشه!

ما بعد از حدود نیم ساعت پیاده روی آروم و تماشای مغازه های اطراف هتل، به نزدیکی میدون تقسیم رسیدیم. البته چون چند بار برای دیدن پارک های جالبی که سر راهمون بود از مسیر منحرف شدیم یک پل بزرگ بین ما و میدون تقسیم فاصله افتاده بود که به همین دلیل با یک تاکسی در کمتر از دو سه دقیقه به میدون رسیدیم.

میدون Taksim چیزیه شبیه Kao San Road شهر بانکوک. خیابونی عریض و طویل، پر از فروشگاه، پر از کافه و رستوران و بدون اتوموبیل. تنها یک تراموای قدیمی هر چند دقیقه یکبار از وسط خیابون رد می شه و مردم رو جابجا می کنه. این خیابون شاید بهشت خانوم ها باشه برای خرید! انواع فروشگاه های لباس با جنس های عالی و قیمت خوب در این خیابون پیدا می شه. فروشگاه هایی بزرگ و چند طبقه که دیدن هر کدومش چند ساعت وقت می طلبه. 

بهترین کار اینه که همون اول خانوم ها رو در این خیابون رها کرد و چند ساعت بعد در جای خاصی قرار گذاشت و آقایون می تونن در این مدت توی کافه های کنار خیابون روی صندلی، تخت یا مبل بشینن، هر نوع نوشیدنی خنک یا گرم که دوست دارن سفارش بدن، تخته بازی کنن، قلیون بکشن و خلاصه وقت تلف کنن تا خانوم ها کارشون تموم بشه! 

خیابان اصلی دور میدان تقسیم با تراموای قرمز رنگ در وسط

قیمت قلیون بین ۱۰ تا ۱۵ لیر (هر لیر 700 تومن) بود، چایی ۲ تا ۴ لیر و آبجو هم هر قوطی ۷ تا ۱۰ لیر.

ما شب اول تا ساعت ۱۱ و نیم شب رو در این میدون گذروندیم. شام Mc Donnald خوردیم و با تاکسی به هتل برگشتیم. (ترجیحاً باید قبل از ساعت ۱۲ به هتل برگشت، چون قیمت تاکسی ها بعد از ۱۲ شب دیگه تابع حساب و کتابی نیست و ممکنه چندین برابر معمول پول بخوان).

دوازده شب خوابیدیم تا برای برنامۀ فردا – که خیلی هم شلوغ بود – آماده باشیم.


* عکس های بیشتر و اختصاصی رو در اینستاگرام من دنبال کنین: hesam___dehghani