ایران: جزیرۀ کیش – آگوست ۲۰۰۹

یکی از سوالاتی که موقع انجام کارهای عروسی پیش میاد و باید براش جواب پیدا کنی اینه که ماه عسل رو کجا می گذرونی؟

شاید خیلی ها مشهد یا شمال رو برای استراحت بعد از عروسی انتخاب کنن و کسانی که پاسپورت دارن، یه کشور خارجی رو. اما ما از همون اول کیش رو انتخاب کرده بودیم و شنبه ۲۴ مرداد، ساعت ۴ عصر از فرودگاه مهرآباد به سمت این جزیرۀ دیدنی پرواز کردیم.

من از قبل تمام کارها رو انجام داده بودم و توسط یه دفتر مسافرتی تور ۵ روزۀ کیش رو رزرو کرده بودم. بعد از یکساعت و نیم پرواز به جزیره رسیدیم، جالب بود که چمدون ما اولین چمدونی بود که روی ریل قرار گرفت! توی سالن فرودگاه، کسی رو که از طرف هتل اومده بود دنبالمون پیدا کردیم و بعد از چند دقیقه که بقیۀ مسافرها هم اومدن، رفتیم به سمت هتل شایگان

من قبلاً چند بار کیش رفته بودم و هتل های مختلفی رو امتحان کرده بودم. اما این هتل با بقیه فرق داشت. اول از همه تمیزی و زیبایی فضای داخلی هتل و دوم کیفیت و تنوع غذای رستوانش. درسته که داخل اتاق ها دکوراسیون لوکس و آنچنانی نداره، اما تمام وسایل راحتی فراهمه. یه چیز مهم اینکه داخل کمد یه Safety Box وجود داشت که بلافاصله پول و بلیت و سایر چیزهای باارزشمون رو گذاشتیم داخلش و رمزش رو هم عوض کردم.

تور ما شامل صبحانه، ناهار، گشت جزیره و گشت دریایی بود که تمام برنامه ها به بهترین نحوی طبق برنامه انجام شدن. همون اول برای صبحانه و ناهار به ما ژتون دادن و برای گشت جزیره و گشت دریا روزهایی رو رزرو کردیم.

گشت دریایی با کشتی آرتمیسصبحانه واقعاً مفصل بود، شاید بشه گفت یکی از کاملترین صبحانه هایی که در هتل های ایران خورده بودم، برای ناهار هم می تونستیم از بین ۶ تا غذا یکی رو انتخاب کنیم. موزیک زنده (و شاد) موقع ناهار و نواختن پیانو در لابی هتل از ساعت ۴ تا ۶ عصر فضایی بسیار دلنشین و گرم به هتل می بخشید که فراموش نشدنیه.

دربارۀ بازارها و مراکز خرید چیزی نمی گم چون انقدر متنوعه و در حال ساخت و ساز که مطمئنا در همین دو ماهی که از مسافرتمون می گذره کلی تغییر کرده و مراکز جدیدی افتتاح شدن! فقط همینو می گم که به نظر من در حال حاضر بازارهای مرواید، مرکز تجاری و پردیس 2 بهترین مراکز خرید کیش محسوب می شن که جنس های خوب با قیمتی معقول می فروشن. البته ما چون توی جشنوارۀ تابستانی اونجا بودیم، همه قیمت ها تا نصف کاهش پیدا کرده بود و بعضی اجناس (کیف و کفش و لباس شب) واقعاً خریدن داشت!

گشت جزیره تقریباً تمام نقاط دیدنی کیش رو پوشش می داد: شهر باستانی حریره، درخت سبز، کاریز (پایاب)، کشتی یونانی، محلۀ قدیمی کیش و رستوران شاندیز. نشستن توی ون کولردار و گشتن توی جزیره به همراه توضیحات راهنما دربارۀ تاریخچۀ جزیره، فرهنگ مردم، پوشش گیاهی و... حال و هوای خاصی داشت که فکر نمی کنم هیچوقت یادمون بره.

یکی از هیجان انگیزترین قسمت های سفر، گشت دریایی بود: ساعت ۱۰ شب تا ۱ صبح، روی کشتی به همراه برنامۀ موزیک زنده. البته به محض اینکه کشتی راه افتاد و از اسکله دور شد، بلند شدیم رفتیم روی عرشه. نمای دور از جزیره در شب با چراغ های متعدد، هوای مطبوع، باد ملایم، ماهی هایی با کشتی حرکت می کردن و از آب بیرون می پریدن، همه و همه یه فضای رویایی رو ترسیم کرده بود که فقط توی فیلم های دیده بودم. حتی در جزیرۀ Ko-Ran یا بندر عقبه هم چنین تصاویری رو تجربه نکرده بودم.

من و تینا در حال خوردن آب پرتقال در ساحل کیش!ما قبل از عروسی – وقتی به شدت دنبال کارهامون بودیم – همیشه می گفتیم بعد از عروسی می ریم کیش یه استراحت حسابی می کنیم، می شینیم کنار دریا آب پرتقال می خوریم، پاهامونو دراز می کنیم حالشو می بریم! از وقتی وارد جزیره شدیم مدام دنبال یه همچین جایی می گشتیم که تصویری ذهنی مون رو (که توی تقویم هم کشیده بودیم) به واقعیت تبدیل کنیم... و روز سوم بود که یه همچین جایی رو پیدا کردیم و عکسی دقیقاً شبیه با نقاشی توی تقویم گرفتیم!

رستوران میرمهنا با اون موسیقی های زندۀ جذاب و غذاهای دریایی لذیذ آخرین شب ما در کیش رو رقم زد و ما چهارشنبه ساعت ۶ عصر به سمت فرودگاه رفتیم که با تاخیر دو ساعته پرواز مواجه شدیم. اما از فرصت استفاده کردیم و به یه تاکسی خودمونو رسوندیم بازار مروارید تا از این اتفاق استفاده کنیم و یه خاطرۀ خوش به جا بذاریم. اونجا تینا یه کیف سفید خوشگل خرید که هر وقت می بینیمش یاد تاخیر پروازمون می افتیم!

یادمه یه جایی یه جمله ای خونده بودم که می گفت: رخ دادن ۸۰% حوادث از کنترل ما خارجه، هنرمند کسیه که بتونه از اونها به نفع خودش و به شکلی مثبت استفاده کنه!